1402-10-04 20:49
725
0
88097
مرد نکونام نمیرد هرگز؛

«سیدصادق میرحیدری» مداح دفاع مقدس ملکوتی شد

سیدصادق میرحیدری از فرهنگیان مبارز و از مداحان معروف شهر گرگان به دیار باقی شتافت او زحمات زیادی برای انقلاب کشید که مثنوی هفتاد من کاغذ است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»، غلامرضا خارکوهی تاریخ‌نگار در یادداشتی پیرامون آسمانی شدن «سیدصادق میرحیدری» مداح دوران انقلاب و دفاع مقدس نوشت: «مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک، چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم».

اخیراً سیدصادق میرحیدری فرزند سید ابراهیم میرحیدری که یکی از سادات محترم و فرهنگیان مبارز قدیمی و از مداحان معروف شهر گرگان بود، به دیار باقی شتافت. او در تاریخ ۲۴ر۱۲ر۱۳۲۲ در این شهر متولد شد، در خانواده‌ای مذهبی پرورش یافت و با شرکت در مراسم امام حسین(ع) به نوحه‌خوانی علاقمند شد.

او ضمن مداحی اهل بیت پیامبر(ص)، در سال ۱۳۵۰ با همراهی چند نفر از مومنین شهر گرگان از جمله علیمحمد فدایی، جمشید حاج قاسمی، احمد محمدی، رسول سیدی، جواد واثقی، اصغر عزآبادی، و فیروز نوروز ثنایی هیئت مکتب حسین را تاسیس کرد که دفتر کار هیئت ابتدا در مسجد گلشن بود و مراسمات‌شان در منازل مختلف برگزار می‌شد و دور می‌زدند.

این هیئت مورد حمایت مرحوم آیت‌الله سیدعلی رئیسی نیز قرار داشت. اندکی بعد هم قطعه زمینی یکی از خیرین اهدا کرد و با همکاری مردم مذهبی اقدام به احداث ساختمان مکتب حسین در کوی دوشنبه‌ای- مرکز شهر گرگان- (مکان فعلی هیئت) کردند. هیئت مکتب حسین هر سال روز تاسوعا دسته بزرگی به راه می‌انداخت که در میان جمعیت غوغا می‌کرد.  

مرحوم میرحیدری نوحه‌خوان اصلی این هیئت بود و هر سال سعی می‌کرد نوحه‌های جدید را از قم و جاهای دیگر تهیه نماید و در محرم بخواند. هم آهنگ صدا و هم متن اشعارش و هم حرکات دست و بدنش در هنگام نوحه‌خوانی هیجان و عواطف حسینی را به شور غیر قابل وصفی می‌رساند.

او نخبه مداحی و یکی از سرامدان این رشته بود. او یک مداح و هیئتی ساده نبود، چشم و دستی پاک و اخلاقی مهربان داشت و فردی مطلع و تحصیلکرده و اهل مطالعه و شخصیتی متواضع و محترم بود.

او پس از طی مدارس ابتدایی و دبیرستان، وارد دانشگاه شد و موفق به اخذ فوق دیپلم در رشته الهیات گردید و در همان سال‌های قبل از انقلاب وارد آموزش و پرورش شد و به شغل شریف معلمی در مدارس راهنمایی پرداخت و شاگردان زیادی تربیت نمود.  

او در سال‌های ۵۶ و ۵۷ با اوجگیری مبارزات گرگانی‌ها علیه رژیم پهلوی، همپای مردم به مبارزات انقلاب اسلامی پیوست و به عنوان مداح مذهبی و سیاسی صحنه گردان تریبون مبارزه در تظاهرات خیابانی و مجالس و مراسم انقلابیون شد.

حتی او را مردم بردوش خود سوار می‌کردند تا برای جمعیت شعار بدهد. گاهی پلاکاردهای انقلابی زیر نظر او بطور مخفیانه در محل مکتب حسین نوشته و آماده می‌شد و سپس به مسجد گلشن که نزدیکش بود، می‌بردند و از آنجا وارد تظاهرات خیابانی می‌کردند.

در آن روزها که رفتار خشن ماموران ساواک و شهربانی گرگان رعب و وحشت زیادی در جامعه ایجاد کرده بود، مرحوم میرحیدری با شجاعت علیه رژیم شاه مبارزه می‌کرد و در تظاهرات و جلسات، پشت تریبون به اعلام مطالب و شعارهای سیاسی می‌پرداخت و خطرات و تبعاتش را نیز به جان می‌خرید.

به همین جهت ماموران شهربانی و ساواک گرگان در شب ۲۳ آبان سال ۵۷ او و چند نفر دیگر از جوانان انقلابی شهر را دستگیر و زندانی کردند که صبح فردا مردم برای حمایت از آنها جلوی ساختمان دادگستری گرگان واقع در خیابان شهید بهشتی جمع شدند و به تحصن پرداختند تا بالاخره آنها را از چنگ رژیم شاه آزاد نمودند.

مرحوم میرحیدری در محرم سال ۵۷ مداح نوحه‌های انقلابی مردم گرگان بود و با اشعار سیاسی مذهبی خود جمعیت را علیه رژیم شاه تحریک و تشجیع می‌کرد. او زحمات زیادی برای انقلاب و مردم انقلابی کشید که مثنوی هفتاد من کاغذ شود.

او بعد از پیروزی انقلاب نیز در خدمت مردم بود و نقش وزیر شعار گرگان را ایفا می‌نمود و در برنامه‌های سیاسی و مذهبی شهر گرگان، مخصوصا هر هفته در مراسم نماز جمعه مجری برنامه‌ها و مسئول اعلام شعارهای انقلابی و قرائت دعاهای مذهبی در ماه‌های محرم، رمضان و روزهای عید فطر و قربان و دیگر مناسبت‌های مذهبی و سیاسی بود.

او در تابستان سال ۵۸ به اتفاق جمع زیادی از جوانان گرگان پای پیاده از گرگان عازم تهران شد و از آنجا به شهر قم رفتند و با امام خمینی_ رهبر کبیر انقلاب_ دیدار و تجدید پیمان نمودند.

او پس از سال‌ها خدمات آموزشی، در سال ۱۳۷۳ از آموزش و پرورش بازنشسته شد ولی به خدمات سیاسی و مذهبی و اجتماعی خود ادامه داد تا اینکه در سال‌های اخیر بیمار شد و روز ۲۲ر۹ر۱۴۰۲ بر اثر ایست قلبی به ملکوت اعلی پیوست.

در مراسم تشییع جنازه و مجالس ترحیم او جمع زیادی از مردم گرگان شرکت نمودند و مداحان زیادی به نوحه سرایی پرداختند و از زحمات و خدماتش تجلیل نمودند و یاد و خاطرش را گرامی داشتند.

بنده حدود سی سال قبل به اخذ خاطراتش از مباررات سال ۵۷ پرداختم که آنرا در کتاب استان گلستان در انقلاب اسلامی (جلد سوم) به چاپ رساندم. اکنون او در میان ما نیست اما یاد نیک او و خدمات صادقانه‌اش در خاطر ماست.

این یادداشت کوتاه را به عنوان قدرشناسی تقدیم به روح آسمانی این شخصیت فرهنگی می‌کنم تا نسل فقط جوان نام نیکش را به خاطر بسپارند. یادش گرامی و نامش جاودان باد.

انتهای پیام

نظرات

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد

پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد

© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.